خدایا!
چه بی منت و بی صدا می بخشی و ما چه بلند و حسابگرانه تسبیح می گوییم... ........................... و کسی می گوید.. سر خود بالا کن به بلندا بنگر به افقهای پر از نور و امید و خودت خواهی یافت..و خودت خواهی دید خانه دوست کجاست خانه دوست در ان عرش خداست و فقط دوست خداست هرگاه دفتر محبت را ورق زدی و هرگاه زیر پایت خش خش برگها را احساس کردی
هرگاه در میان ستارگان آسمان تک ستاره ای خاموش دیدی
برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان بلکه از ته قلب خود بگو: یادت بخیر
همه ی مداد رنگی ها مشغول بازی بودند. به جز مداد سفید... هیچ کس به او کار نمی داد. همه می گفتند: تو به هیچ دردی نمی خوری... یک شب که مداد رنگیها توی سیاهی کاغذ گم شدبودند ، مداد سفید تا صبح کار کرد. صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد! پروردگارا به من آرامش ده
بینش ده تا تفاوت این دو را بفهمم. مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتار کنند.
از خدا پرسیدم:خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟ خدا جواب داد: گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر، با اعتماد زمان حال را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو. ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن. زندگی شگفت انگیز است فقط اگربدانی که چطور زندگی کنی
رنجها و سرنوشت نا مطلوبشان نیست بلکه بی معنا شدن زندگی است که مصیبت بار است و معنا تنها در لذت و شادمانی نیست بلکه در رنج و مرگ هم میتوان معنایی یافت. دکتر ویکتور فرانکل
ماه کشید ، مهتاب کشید و آن قدر ستاره کشید که کوچک و کوچک تر شد..
تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم.
دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم.
الهی آمین
Design By : Pichak |