زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت
ترجیح میدهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکرکنم تا این که در مسجد بشینم و به کفشهایم فکر کنم می خواستم زندگی کنم راهم را بستند؟ ستایش کردم گفتند خرافات است ؟ عاشق شدم گفتند دروغ است ؟ گریستم گفتند بهانه است ؟ خندیدم گفتند دیوانه است؟ ......
دنیا را نگه دارید میخواهم پیاده شوم !
نوشته شده در سه شنبه 90/6/1ساعت
3:7 عصر توسط معصومه نظرات ( ) |
Design By : Pichak |