گیتار زندگی

 چه شب ها تا سحر نام تو را از دل صدا کردم

دلم را با جنون بی کسی ها آشنا کردم                                    

نفهمیدم چه رنگی داره این شب های شیدایی

که قلبم را فقط با خاطراتت مبتلا کردم

چه حسی بود در قلبم شبیه کوچه ی برفی

به راه کوچه ی برفی تو را از خود جدا کردم

نفهمیدم که می میرم نباشی مثل پروانه

تو را من در ته این کوچه ی برفی رهاکردم

چه شب ها تا سحر با قاصدک در خلوتی بی رنگ

نشستم مو به موی خاطراتت را سوا کردم

به پای قاصدک بستم صبوری را شبیه گل

نوشتم روی گلبرگش که من بی تو چه ها کردم

            


نوشته شده در دوشنبه 90/5/31ساعت 2:48 عصر توسط معصومه نظرات ( ) |


Design By : Pichak