هیچ بارانی نمی بارد مگر صفا دهد. دوستت دارم حتی اگر دلت سنگ باشد ، حتی اگر هیچ احساسی بر من نداشته باشی با اینکه میدانم در دلت یک دنیا محبت است و احساست ، مثل آب پاک و زلال است... مرا باور داشته باش ، حتی برای یک لحظه هم که شده قلب مرا با تمام وجودت حس کن ... بیا تا تنهایی دوباره به ویرانه دلم نیامده است ! تا تنهایی قاب خالی و بدون عکسش را در طاقچه قلبم نگذاشته است، تو بیا و قاب زیبای عکست را در آنجا بگذار! عزیزم اینک که مینویسم دوستت دارم چشمانم خیس است ، به خدا خیس است ، پس چشمهای خیس مرا باور کن و تو نیز به من بگو مرا دوست میداری... در گذر گاه زمان خیمه شب بازی دهر با همه تلخی وشیرینی خود می گذرد. عشقها می میرند. رنگ ها رنگ دگر می گیرند. وفقط خاطره هاست که چه تلخ وشیرین دست نخورده بجا می ماند........ ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود اگر کسی تو را آنطورکه میخواهی دوست ندارد به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد دوست واقعی کسی است که دستهای تورابگیرد ولی قلب تورالمس کند بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگزبه اونخواهی رسید .....
که حتی سایه از هیزم شکن هم بر نمی دارد
انا انزلنا فی لیلة القدر عشق یعنی چشمها هم در رکوع شرمگین از نام ستارالعیوب عشق یعنی سر سجود و دل سجود ذکر یا رب یا رب از عمق وجود التماس دعا مهم نیست که قفلها دست کیست ، مهم اینست که کلیدها ، دست خداست ... باد جاریست در اندیشه ی ابر ابر جاریست در اندیشه ی رود رود جاریست در اندیشه ی باغ باغ جاریست در اندیشه ی عشق عشق جاریست در اندیشه ی اقلیم وجود ریه ی شاپرک از بوی خوش یاس پر است شامه ی قاصدک از عطر اقاقی سرشار تار و پود همه هستی است زعشق !!!
دستانت ، اگر زبرند و خشن ، اگر پینه بسته و مرگ پذیر ، اگر آشنا با فقر ، اگر پرکینه از خیانت .. اگر ... و اگر ...... نترس
به من بسپارشان تا به آنها بیاموزم که چگونه محبت را بر حریر سبز احساس گلدوزی کنند
دستانت را ، دستان تنها و پر مهرت را بسپار به من ؛ گیتار دلت نوازنده می خواهد
این را خیلی وقت است که می دانم .. که می دانی . پس دستان کوچکت را به من بسپار تا به آنها یاد بدهم چگونه بر تن فقر مشت بکوبند
آنها را به من بسپار و مطمئن باش دستان من و دستان تو ، بر فراز بلندترین بام ، بوم خوشبختی را به زیباترین رنگ آغشته می کنند ..
به رنگ ماندگارِ عــــــــــــــــــــــــــــشـــــــــــــــــــــــــــــق
هیچ گلی جوانه نمی زند مگر هدیه شود.
هیچ خاطره ای زنده نمی ماند مگر شیرین باشد.
هیچ لبخندی نیست مگر شادی بیاورد.
وهیچ بهاری نمی اید مگر سال دیگری در پیش باشد.
پس بگذار باران شوق بر زندگی ات ببارد تا روحت را صفا دهد.
گل های عشق در دلت جوانه زنند تا انهارا به دیگران هدیه کنی .
خاطراتت قشنگ باشند تا همواره بیادشان بیاوری.
لبخند بر لبانت نقش بندد تا شادی را بیفشانی.
و بهار بیاید تا بدانی باز هم فر صت بودن هست……
Design By : Pichak |